دیروز سبز . امروز سفید


عجیب غافلگیر شدم.
 به جای باران وشکوفه های سفید دانه های سپید برف که تند تند از آسمان سفید پایین می آیند وبه جای بوی بهار این دوروزه که در وجودم آرامشی را به هدیه آورده بود برف وشیطنت زمستانی.
کاملا مبهوت بودم. دیروز وامروز وفاصله این دو. ودگرگونی این چنین .آدمی هم می تواند چنین باشد!
برف شیطون امروز بارید تا بگویید هنوز فصل من تمام نشده بود که تو آمدی.  ومن در ته کیسه زمستان به انتظار مبهوت کردن شما نشسته
بودم. دلم یک همبازی می خواهد مثل کودکی!

نظرات 4 + ارسال نظر
باران دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:19 ق.ظ http://shamlo.blogsky.com

گاهی یه احظه هم کافیه ... فاصله ی بین هوای آفتابی و رگبار ...

متولدماه مهر دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 03:12 ب.ظ http://mahemehr.blogsky.com

چه حس خوبی!
......

واقعا.

رضا دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 06:53 ب.ظ http://labteshneh.persianblog.com

سلام
مرسی که به من سر زدی و ببخش که روح لطیفت را آزردم
امیدوارم همیشه سبز باشی و مطمئن هستم دیگر به سمت نقاط سیاهی چون من نخواهی آمد

قربانت رضا

خودم مطمین نیستم!

آدمیزاج سه‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 03:28 ق.ظ http://www.homosapiens.blogsky.com

برف نو! برف نو!
سلامب! سلامب!
بنشین! خوش نشسته ای بر بام!
پاکی آوردی ای امید سفید!
همه آلودگی است این ایام!*

*اقتباسی از شعر بامداد شاعر!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد