یاحق شنیدم که یکی میگفت من چون میدونم یه روز میمیرم زندگی میکنم که شقایق من تو زندگی مرگه و تا شقایق هست زندگی باید کرد! یاد این افتادم من که میدانم شبی عمرم به پایان میرسد پس چرا عاشق نباشم پر بیراهم نمیگفت...
[ بدون نام ]
یکشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 03:16 ب.ظ
یاحق نظر خودمو میخونم حالم به هم میخوره لطفا پاکش کنید انگار!
دیدی گرین مایل رو این بار ... با یاد این آخین نوشته دیدم .... شاید من و تو خودمون طولانیش می کنیم .. امیدوارم مثل پاول نفرین نشده باشیم به زندگی طولانی ... به مرگ دیر !
ایدل غم این جهان فرسوده مخور - خوش باش، غم بوده و نابوده نخور. قابل توجه خودم!
هر یک از ما در مسیر سبز خود گام می‌زنیم...
آه ...
و مرگ به زندگی مدیونه ...
ئه. من هم همینو گفتم تو وبلاگ
سلام و تبریک !
یکی از بهترین فیلما....سبز تویی که سبزت میخواهم(لورکا)
نیستی الهام؟
مرگ تنها چیزی است که دروغ نمی گوید انگار ...
یاحق
شنیدم که یکی میگفت من چون میدونم یه روز میمیرم زندگی میکنم که شقایق من تو زندگی مرگه و تا شقایق هست زندگی باید کرد!
یاد این افتادم
من که میدانم شبی عمرم به پایان میرسد
پس چرا عاشق نباشم
پر بیراهم نمیگفت...
یاحق
نظر خودمو میخونم حالم به هم میخوره
لطفا پاکش کنید انگار!
امشب ز پشت ابرها، بیرون نیامد ماه
بشکن قرق را ماه من، بیرون بیا امشب
...
لااقل بخاطر عید فردا آپدیت کن (خواهش های ما که فایده ای نداره ...)!!!
الهلم اینجوری نکن وب لاگتو....آدم دلش میگیره...یه چیزی بنویس خوب...
سلام خانومی چرا سکوت نکنه شما هم روزه سکوت باران رو گرفتی
: (
سلام من اومدم...با ترخیص از سربازی...
برای تو و خویش
روحی که این همه را در خود بپذیرد ...
سلام و خداحافظ وهمه سبز!!!
چرا نیستی اصولا ؟؟
به مرگ پیوستی ؟؟
سلام
احوال خانم؟؟؟؟
حالا که من اومدم همه نیستن!! نکنه رفتی سربازی خبر ندارم؟!
تو هم ترک کردی ؟ مبارکه
:)جشن تولده شما هم مبارک باشه!!!!!!!!!۱۱
زیبا ترین حرفت را بگو
شکنجه ی پنهان سکوتت را آشکار کن
و هراس مدار از آنکه بگویند
ترانه ای بیهوده می خواند
سلام الهام خانم ... خوبی ؟ خیلی وقت بود ازت خبری نبود ... چه خبر؟
فکر کنم این فیلمو تو سینما سپیده دیدم!
جدی جدی خدا حافظ؟
یک بار دیگر از راه رسیدی ...
با دامنی پر از شکوفه های ایمان
آمدی تا کویر دل هامان را از عطر ایمان بارور سازی ...
ماه رمضان اومده .. تبریک ....
اگه این اومدن هام اذیت کننده و کلافه کننده است بگو ... دیگه نیام ...
الهام جون خیلی شعرهای باحال و عمیق داری. من یکی که ارادت دارم.
دیگه اون بستگی به خالق داره ...
چرا دیگه ننوشتی؟
سلام الهام جان .. ..حضور سبزت جایش خالی ست اما امید دارم که خوب هستی و سلامت .... دوست خوبم ممنونم از لطف بیکرانت ....
دیدی گرین مایل رو این بار ...
با یاد این آخین نوشته دیدم ....
شاید من و تو خودمون طولانیش می کنیم ..
امیدوارم مثل پاول نفرین نشده باشیم به زندگی طولانی ...
به مرگ دیر !
گفتم بنویس!
چه ساکتی؟
دیر شده !!!
گفت:
دیر نگو،
بگو
زمان پیر شده !!!
تو هم که مثل من سبزی که!
سلام. هنوز زوده حرف از مرگ بزنیم بابا ... قالب وبلاگ شما خیلی قشنگه. بندرعباس سیتی آپدیت شد سر بزنید : تراژدی خلیج فارس !
سلام
جواب سلام واجبه ها !!
سال نو شد ، ماه نو شد ، جمله ی احوال نو ...
۲۹ مرداد رو که دیدم ، هنوز چشمم به سال ۱۳۸۳ نیفتاده بودم ...
خوشحال شدم که نوشتی ..
مال سال ۱۳۸۳ بود !
چقدر اینجا ارومه
سلام ...
دلم می خواد اینجا بمونم البته نه تو وهمش تو سبزی اش :)
شاید آرزوهایم وهمی سبز باشد نمیدانم...چشمانم را میبندم...درونم زنده است و تو هنوز اینجایی..........
بشکن سکوت حادثه را ...
الهام ، یک سال و۵ روز کافی نیست ؟
دوباره نوشتم من !
شما شروع نکردی ؟ شروع نمی کنی ؟
سکوت کافی نیست ؟
سلام .این که وب لاگتو منتقل کردی یعنی اینکه امیدوارم باشم که ممکنه یه روزی بنویسی برای همین هیچ وقت اینجا رو گم نمی کنم الهام خانوم
روزهای خوبی بود . رفتند . تمام اون روزهای خوب وبلاگ نویسی هامون !