زندگی را چگونه می دید


موهای حنایی رنگش از روسری زده بود بیرون. چادرش را دور کمرش گرده زده بود و درحالیکه دستهاشو پشت کمر قفل کرده بود به آرامی ولی مطمین قدم برمی داشت. چهره اش آرام بود . آرام با لبخندی ملایم بر لب.

و او آشفته و مثل همیشه انگار عقب مانده از زمان سوار ماشینش شد .به عقب نگاه کرد .اصلا یادش رفت که ممکن است کسی پشت ماشین باشد. با سرعت از پارک بیرون آمد . یه چیزی باعث شد ٬ که یهو ترمز کرد. دلش ریخت سرش را سریع برگرداند پیرزن ایستاده بود،چسبیده به ماشین. هیچ نگفت.در صورتش لبخند بزرگتری نقش بسته بود و در چشمانش چیزی بود که  او حس کرد عرق سردی سراسر پیشانیش را در بر گرفته.

پیرزن سرش را انداخت و رفت و او در دل گفت ای کاش مثل بقیه فحش می داد و دعوا می کرد. چرا لبخند زد و آن چشمانش !!! ای کاش ...

نظرات 13 + ارسال نظر
نقره ای پنج‌شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 12:20 ب.ظ http://silverheart.blogsky.com

بعضی از لحظه ها ... اینقدر عظیمند که آدمها فقط میتونن در برابرشون مبهوت بمونند ... حداقل برای من اون گذشت مبهوت کننده بود ...

باران پنج‌شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 04:48 ب.ظ http://shamlo.blogsky.com

کاش می دیدیم آدم هایی رو که در تمام عمرمون تو دنده عقب زدیم بهشون ...
و حتی برنگشتیم که لبخندشون رو ببینیم ...
لبخند به وسعت ...

نرگس پنج‌شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 09:32 ب.ظ http://www.rozaneh1001.blogsky.com

و کو دستی تا مرا بسوی آن مهربان یار رهنمون کند؟!!!

نرگس پنج‌شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 09:34 ب.ظ http://www.rozaneh1001.blogsky.com

خیلی نگاه لطیفی بود مثل نظرات یه جوری شدم دوباره خوندمش....

کنار پنج‌شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:14 ب.ظ

دیر اومدم اینجا....نتونستم پیداش کنم:(

کنار پنج‌شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:14 ب.ظ

نمی دونم چرا اینجا نوشتم...

[ بدون نام ] جمعه 9 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 03:17 ق.ظ http://payamra.com

yani hame bayad dado farya konan ?

[ بدون نام ] شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 04:26 ق.ظ http://payamra.com

mersi ,, shoma ham ,,,

صادق شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:26 ق.ظ http://restart.blogsky.com

و به همین راحتی، ما آدم‌ها از کنار هم می‌گذریم ...

حامد دوشنبه 12 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 02:13 ب.ظ http://dohich.blogdrive.com

خوبی الهام ؟ چه خبر ....

هادی دوشنبه 12 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 02:47 ب.ظ http://farsibloger.pesianblog.com

سلام . چند وقت بود اینجا نیمده بودم . قطعا اونهایی که با این راه پر آشوب زندگی آشنا ترند و به پایان نزدیکتر ، آرامترند . و آدمهایی مثل ما چه احمقانه برای رسیدن به پایان راه عجله می کنند!

باران سه‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 09:17 ب.ظ

نمی نویسی ؟!

م ر ی م سه‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:54 ب.ظ

خوش به حالت چه قده قشنگ می نویسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد