جالبه! این چیزیه که خیلی راجع بهش فکر می کنم..... گرچه پیش گویی و ذهن خوانی رو یه جور خطای شناختی دونستن،ولی این یک واقعیته که اکثر اوقات واقعا درست تشخیص می دیم!می دونیم که چه تصویری از من در ذهن طرف مقابل شکل گرفته.خودمون باعثش بودیم،خودمون ساختیمش،حتی ضعف هاشو(شاید از دستمون در رفتن).ولی چون کار دست ماست ،ازش آگاهیم.....این می شه که هر چی طرف بگه: به خدا این جوری راجع بهت فکر نمی کنم،ته دلت باور نمی کنی.......خود طرف هم خوب می دونه که داره سعی می کنه کار دست تو رو به نفع شرایط تغییر بده........اصلا من فکر میکنم اگه می شد پرده های کلفت وانمود کردن رو بین آدما برداشت،یک اگاهی مشترک بینشون کشف می شد....یه چیزی که همه می دوننش ولی سعی دارن مخفیش کنن یا حداقل تغییرش بدن!....
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
با سلام
وبلاگ بسیار خوبی دارید . یه سر هم به کلبه ما بزن !
تمام تصاویر را روزی غبار فرا خواهند گرفت. شاید این خطای کسی نباشد.
چرا اتفاقا مهمه...
جالبه!
این چیزیه که خیلی راجع بهش فکر می کنم.....
گرچه پیش گویی و ذهن خوانی رو یه جور خطای شناختی دونستن،ولی این یک واقعیته که اکثر اوقات واقعا درست تشخیص می دیم!می دونیم که چه تصویری از من در ذهن طرف مقابل شکل گرفته.خودمون باعثش بودیم،خودمون ساختیمش،حتی ضعف هاشو(شاید از دستمون در رفتن).ولی چون کار دست ماست ،ازش آگاهیم.....این می شه که هر چی طرف بگه: به خدا این جوری راجع بهت فکر نمی کنم،ته دلت باور نمی کنی.......خود طرف هم خوب می دونه که داره سعی می کنه کار دست تو رو به نفع شرایط تغییر بده........اصلا من فکر میکنم اگه می شد پرده های کلفت وانمود کردن رو بین آدما برداشت،یک اگاهی مشترک بینشون کشف می شد....یه چیزی که همه می دوننش ولی سعی دارن مخفیش کنن یا حداقل تغییرش بدن!....