ما فقط در جستجوی انسان در سایر کرات هستیم و بس. ما به جهانهای دیگر نیازی نداریم .ما آینه لازم داریم .ما نمی دانیم با جهانهای دیگر چه باید بکنیم .جهان ما از سر خود ما هم زیادی است. ما در پی تصویر آرمانی شده خود هستیم.بعضی ازاین کرات بعضی از این تمدنها بایستی از تمدن ما تکامل یافته تر باشند.در بعضی دیگر امیدواریم رو نوشت گذشته خود را باز یابیم. اما در این بین در مقابل چیزی هست که ما نمی پذیریم، در برارش جبهه می گیریم و از خود دفاع می کنیم.آخر ما عصاره پاکدامنی محض و تندیس بشر قهرمان را با خود به همراه نیاورده ایم ما همانطور که هستیم به سولاریس پرواز کردیم و وقتی طرف مقابل حقیقت را ،بخشی از آن را که ما پنهان کردیم به ما نشان می دهد آنرا نمی پذیریم.
*تیکه ای از داستان سولاریس نوشته استانیسلاولم. اگر اهل فلسفه ٬ روان شناسی و داستانهای عملی تخیلی هستید این داستان از مناظر مطرح شده (یا شاید زاویه های دیگر نیز)بسیار خوب است.
نمی پذیریم حقیقت ، حقیقت است
چگونه بپذیریم رویا ، رویاست ؟!
درود بر شما همکار گرامی و دوست خوبم
من نوید نیک کار هستم و از سایت نیک کار مزاحمتون میشوم
سایت شما و فعالیت خوب شما جای تحسین دارد
وبلاگ خیلی خوب و مطالب خیلی جالبی نوشته اید
زنده باشید .
به وبلاگ بنده هم نگاهی کنید من در رابطه با رازهایی بری زندگی مینویسم و نظرتان را حتما بگویید
خدانگهدار
سلام. خوبید الهام خانم . گرچه متوجه خط به خط نوشته شما شدم اما در کل نفهمیدم برای چه بود و منظور کلی رو نگرفتم . ببخشید مشکل از آی کیو ماست!
are ..age ayene dashte bashim ooonvaght hadeaghal mitoonim khodemoono bebiinim
اگر به پای مَه و مهر در جهان گردیم
به صد چراغ نیابیم، آنچه گم کردیم