آپدیت می کنم ٬ پس هستم
هنوز
**********************************************************
تا آخرین سلول عطش نیاز به تغییر را در درون احساس نکند قدمی به سوی پله بعدی برداشته نمی شود .بالا رفتن و تغییر موضع دادن از دور زیبا ودلچسب و در عمل بسیار ترسناک و وحشت انگیز است. دارویی تلخ که به راحتی نوشیده نمی شود و این بار آدمی کودکی نیست تا دارو را به دهانش به زور بریرند تا جسم بیمارش بهبود یابد.
سلام
خیلی قشنگ بود ...
ببخشید کوتاه مینویسم ...
وبلاگت عالیه
موفق باشی
سلام
اگر با کار در اینترنت موافقید به ما سر بزنید و ساعتی 10 دلار به دست آورید.
به ما سر بزنید و وبلاگ خود را نیز در فهرست کاربران ثبت کنید.
به ما سر بزنید. ضرر نمی کنید.
من خودم تا به اوج رنج نرسم توی یه قضیه تغییر نمیکنم...فکر میکنم این بده....
چرا تغییر این قدر سخت مینماید برای تو؟!!!!!!
ترک عادت موجب مرض است!!!!!!!!!!!!!
باشی همیشه .... بمان همیشه ....
چیزی را که همیشگی باشد نیافتم تا ان گونه بودن را بیاموزم.
چرا توهم تغییر؟!!!
(چرا همیچین عنوانی رو انتخاب کردید؟)
مشخص شد نه!
تغییر چیه؟ جز رفتن از حالتی به حالت دیگر ..؟ آیا وقتی داری تغییرو با تک تک سلولهات حس می کنی به بعدش فکر کردی؟ وقتی بخوای از پوسته اون قالب هم رها بشی ...پوسته ای که فرسودگیش روح انسان و می فرساید. همیشه به پوسته ها فکر کن و زحمت و رنج تغییرو برای قالبهایی تحمل کن که هنگام تغییر با رضایت ازشون جدا بشی.
پاینده باشی.