گمانم دل و ذهن دو موطن اند. البته دو امکان وجود دارد. یکی اینکه نویسنده در شمارش مهارت نداشته باشد که محتمل نیست چندان. امکان دیگر این است که دل و ذهن را یک موطن فرض کرده باشد. که این محتمل تر است احتمالا. حال چرا آنها را یک موطن دانسته ؟ یک امکان این است که نویسنده معتقد بوده است که دل و ذهن باید چنان یکپارچه باشند که یک موطن به حساب آیند. احتمال دیگر این است که از آنجا که هم دل و هم ذهن وابسته به انسان است و درون انسان است پس وابسته به یک موطن و اندر یک موطن اند. موطن انسان و نه بیرون انسان. البته بسی احتمالهای دیگر محتملند بر این نوشته که من به این دلیل که همینک از کوه بازگشته شده ام و خوابیدن بسی چسبنده است در این زمان ادامه نمی دهم.....
از حسن توجهت با خستگی که داشتی ممنون. اره عزیز امدم بنویسم شادی را موطنی است بعد دیدم از همه اینا منظورم اینه که مبدا وانتهایش در درون انسان است ودر بیرون هیچ چیز نیست وبر اساس انچه که تو هم در اخر ذکر نمودی درون انسان را (ذهن ودل) را یک موطن گرفتم .که البته باید با هم در این مورد یکپارچه وهماهنگ نیز عمل نمایند. حامد خوبه خسته بودیا!!
...کاین صبح بسی رسد که ما دم نزنیم
هنگامی که شادمانی یا اندوهتان بزرگتر شود، دنیا کوچکتر می شود. ((جبران خلیل جبران))
گمانم دل و ذهن دو موطن اند. البته دو امکان وجود دارد. یکی اینکه نویسنده در شمارش مهارت نداشته باشد که محتمل نیست چندان. امکان دیگر این است که دل و ذهن را یک موطن فرض کرده باشد. که این محتمل تر است احتمالا. حال چرا آنها را یک موطن دانسته ؟ یک امکان این است که نویسنده معتقد بوده است که دل و ذهن باید چنان یکپارچه باشند که یک موطن به حساب آیند. احتمال دیگر این است که از آنجا که هم دل و هم ذهن وابسته به انسان است و درون انسان است پس وابسته به یک موطن و اندر یک موطن اند. موطن انسان و نه بیرون انسان. البته بسی احتمالهای دیگر محتملند بر این نوشته که من به این دلیل که همینک از کوه بازگشته شده ام و خوابیدن بسی چسبنده است در این زمان ادامه نمی دهم.....
از حسن توجهت با خستگی که داشتی ممنون. اره عزیز امدم بنویسم شادی را موطنی است بعد دیدم از همه اینا منظورم اینه که مبدا وانتهایش در درون انسان است ودر بیرون هیچ چیز نیست وبر اساس انچه که تو هم در اخر ذکر نمودی درون انسان را (ذهن ودل) را یک موطن گرفتم .که البته باید با هم در این مورد یکپارچه وهماهنگ نیز عمل نمایند.
حامد خوبه خسته بودیا!!
سلام دوست همیشه خوبم ....دلم برای تو و بقیه به اندازهء یه دنیا تنگ شده...از لطف بی پایانت هم ممنون...به امید دیداری نو وقشنگ تر از گذشته..
سلام . دیگه خیلی پیچیده شد . جوری حرف بزنید که مام بفهمیم . :) اما همه چیز در درون آدم متولد می شود . شادمانی ، غم ، اندیشه ، کلام ، اراده ...
امید که همیشه متولد گردد .....