گفتم برایم هیچ میاور زآنجا ولی نه. بگذار . دلم هیچ چیز به انداره آرامش نمی خواهد ٬آرامش .منظورم چیست. نمی دانم هنگامی که همه وجودم نیاز به آرامش می گردد و چشمانم را می بیندم تصویری از صحن حرم و منی که آرام نشسته بودم و خیره به خانه سیاه رنگش بودم در پشت پلکهایم نقش می بندد. درونم آرام ٬ذهنم آرامتر !به دور از کشمکشهای گذشته ودغدغه های آینده . هستیم در آن لحظه به تمامی حاضر بود .دقایق و گذرشان را نمی فهمیدم فقط نگاه می کردم و آرام بودم .وه که چه شیرین و لذت بخش! و گویی گمش کردم در همان روز و همان مکان . افسوس از کوتاهیش! و نیاز مداوم به حضور دوباره اش. گفتم هیچ نیاور ولی نه امشب در آنجا دنبال آرامش گم شده ام بگرد اولین بار آنجا به تمامی احساسش کردم فقط آن یکبار .وشاید امشب تو توانستی آن را بیابی وبه من بهترین سوغات را تقدیم کنی.
نبسته ام به کس دل ٬نبسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من!
salam
khaili ghashango ba ehsas bood
movafagh bashi
ghorbane u shahrzad
هر که با مرغ هوا دوست شود،
خوابش آرام ترین خواب جهان خواهد بود.
(سهراب سپهری)
خیلی زیبا بود و سرشار از احساسات پاک و معصومانه.موفق باشی.
سلام الهام جان
خیلی خوشحالم که وبلاگت رو پیدا کردم
درود بر تو با این نوشته های قشنگت ....
به من هم سر بزن
بی نام وبی آدرس.چشم حتما سر می زنم.
درود بر تو ٬من از وبلاگ رهگذر خسته میام ...اگر وقت کردی به من سری بزن که خبر خوبی دارم برات و در شادی من شریک باش.بدورد.
نبسته دل بر کسی چون تحته پاره ای آویزان موجهای سرگردان هستم ....
قشنگ بود ....
بخواب! مستی جام می مغانه، بخواب!
بخواب، پرده ی پر درد هر ترانه، بخواب
پایه ای؟ میخوام راه بیفتم اون طرفا...
نمی دانم از کیست:
میسر نبود رویش بر دریا
بر مرداب روئیدم...
سلام...زیبا بود.موفق باشید
من زیاد بلد نیستم با کلاس و عاطفی حرف بزنم.. ولی زیبا بود..
خوبی .. ؟ در چه حالی ؟