این قسمت رو به مطلب پایین پیوست می کنم.*
هوای گوشه کنار وجودم ابری وگرفتس برای همین نمی خوام به نوعی آینه جلوش بگذارم وازش ابدیتی بسازم.تر جیح می دهم مدتی این جا نباشم وننویسم.تا کیش را نمی دانم
شاید یک هفته٬شاید چند هفته وشاید...........فقط نگرشی دیگر به خویشتن لازم است و......
ولی به وب دوستان همواره سرمی زنم .هر چند شاید کمتر حضورم را اعلام نمایم.
*دلیلش هم میل صمیمانه ونقادانه یکی از دوستانی است که همواره لطفش را شامل حالم می کند.و برآنم داشت تا این ها اضا فه کنم.
...
نه نغمه ی نی خواهم و نه طرف چمن
نه یار جوان نه باده ی صاف کهن
خواهم که به خلوتکده ای از همه دور
« من باشم و من باشم و من باشم و من »
(مهدی اخوان ثالث)
مهربان ! امیدوارم از سفر درونت هر گاه که بازگشتی با کوله باری از آموخته های درونی و شناخت بهتر خویش بازگردی . ترا من چشم در راهم ...خرد روشنی راهت باد.
می شناسیم.من نیز می دانم که می شناسمت هر چند بی نشان امده ای.ممنون.